نفـس میکشم درهوای مهربانی های نابت
مناجات با خدا
نامهای قشـنگ تــو رامیگذارم روی زخمهای دلم
پروردگارا
اگر باعث آزردگی کسی شدم
به من قدرت عذر خواهی بده
و اگر دیگران مرا آزردند
به من قدرت بخشش بده... پایان آدمیزاد بی خداییست!
نه از دست دادن معشوق،
نه رفتن یار،
نه تنهایی...
هیچکدام پایان آدمی نیست!
تنها بی خدایی
آدم را تمام میکند... الهی ؛
بـوی ِناب "بهشـت" میدهد همـۀ "نامهای"قشـنگ ِ"تــو"
میگذارمشان روی ِزخمهای "دلم"
گفـته بـودی "اَلجَّبار"
یعنی کسی کـه "جُـبران مــیکند" همـۀ شکستگـیهایِ "دلت" را
گفــته بودی "اَلمُصَـوِّر"
یعنی کسی کــه از "ُنو مـیسـازد"
همۀ آنچه را "ویـران" شـده اسـت درون ِ "دلت"
گفــته بـودی"الشّـافـی"
یعنی کسی کـــه"شِفا" مـیدهد تمام ِ "زخمهـایِ عمیق" و "ناعـلاج" را
هـوای ِ"دلم" سبک میشود بــا زمزمه نامهایِ زیبایت
نَفـس میکشم درهوایِ "مهربانیهـایِ نابت" "الهی"
ممنونم که هستی و خدایی میکنی..
ممنونم که هستی و خدایی میکنی..
خدا وقتی نخواهد
خدا وقتی نخواهد
عمر دنیا سر نخواهد شد
گلوی خشک صحرایی
به باران تر نخواهد شد
و تا وقتی نخواهد
برگی از کاجی نمیافتد...
و باغی از هجوم داس ها
پر پر نخواهد شد
خدا وقتی نخواهد
دانه ای کوچکتر از باران
گلی بالا رونده مثل نیلوفر
نخواهد شد...
و کرم کوچکی ؛
پروانه ای زیبا نخواهد شد... خدا وقتی بخواهد غیر ممکن میشود ممکن...
ولی وقتی نخواهد
واقعا دیگر نخواهد شد...!
خدا وقتی نخواهد
الهی انت مقصودی و رضاک مطلوبی
خواندی، آشکار مکن گناهی را که تو خود پوشاندی، کریما خود برگرفتی و کس نگفت که بردار، اکنون که برگرفتی، مگذار و در سایهی لطف خود، میدار و جز به فضل و رحمت خود، مسپار.
الهی! آب عنایت تو به سنگ رسید، سنگ بار گرفت، سنگ درخت رویانید، درخت میوه بار گرفت، چه درختی؟ درختی که بارش همه شادی، مزهاش همه انس و بویش همه آزادی، درختی که ریشهی آن در زمین وفا، شاخ آن برای رضا، میوهی آن معرفت و صفا، حاصل آن دیدار و لقا.
الهی! به نام تو زبانها گویا شده، به نام تو جانها شیدا شده، بیگانه آشنا شده، زشتها زیبا شده، کارها هویدا شده، راهها پیدا شده، به نام تو چشم مشتاقان گریان، دلهای عارفان سوزان، سرهای والهان خروشان، تنهای عاشقان بیجان.
الهی انت مقصودی و رضاک مطلوبی
گردآوری: بخش مذهبی بیتوته
نظرات شما عزیزان: